آیا وجود خداوند برای وجود خوبی و اخلاق ضروری است؟ مناظره بین پیتر سینگر و اندی بنیستر

در این مناظره که روی کانال یوتیوب Unbelievable به تاریخ دوم نوامبر 2018 منتشر شده، «پیتر سینگر» یکی از چندین رویکرد خداناباورانه به اخلاق و «اندی بنیستر» هم یکی از چندین رویکرد خداباورانه به اخلاق را نمایندگی می‌کند. «سینگر» فایده‌گراست ولی ضرورتی ندارد فایده‌گرا بی‌خدا باشد و بی‌خدا نیز نباید ضرورتاً فایده‌گرا باشد.

تصوری رایج وجود دارد مبنی بر اینکه بی‌خدایان از منظر اخلاقی ضرورتاً نسبی‌گرا یا پوچ‌گرا هستند که این باور نیز نادرست است. اکثر فیلسوفان خداناباور فعلی، اصول اخلاق را عینی می‌دانند و به قضاوتهای درست و نادرست غیرنسبی قائل‌اند. در میان خداباوران نیز نسبی‌گرا به‌ندرت یافت می‌شود و خداباوری و پوچ‌گرایی اخلاقی هم با هم قابل جمع بنظر نمی‌آیند. برای یافتن خداباوران و خداناباوران بی‌اخلاق و بااخلاق کافی است قدری به اطراف خود بنگریم. اما اینکه بتوانیم در دنیای واقع خداباور و خداناباوری را بیابیم که ملتزم به اخلاق باشد یا نباشد از نظر فلسفی اهمیتی ندارد.

انسجام رویکردهای خداباورانه و خداناباورانه‌ و موضع اخلاقی و فرااخلاقی هر یک از آنهاست که به عنوان پرسشی فلسفی اهمیت دارد. از آنجا که تقریباً تمام فیلسوفان مهم نسبی‌گرایی اخلاقی را نپذیرفته‌اند، و نسبی‌گرایی و پوچ‌گرایی از نظر فلسفی قابل دفاع به نظر نمی‌آیند سوال اصلی برای خداباور و خداناباور این است: اخلاق عینی با فرض وجود خداوند بهتر تبیین می‌شود یا فرض عدم وجود او؟ به دیگر عبارت، با در نظر گرفتن عینی بودن اخلاق، کدام یک از دو موضع خداباوری و خداناباوری منسجم(تر) خواهد بود؟ در لینک زیر می‌توانید این مناظره‌ را که به زبان فارسی برگردانده‌ام، بخوانید:  

برای دانلود ترجمه مناظره اینجا کلیک کنید